امانوئل می گوید:
ببیند در زندگی از چه می ترسید.
ببینید در خود تان از چه می ترسید.
با چشم باز و قلب باز به درون ترس خود نفوذ کنید.
خواهید دید ترس همچون اتاقی خالی است.
ترس فقط به اندازه اجتناب شما قدرتمند است.
هرچه بیشتر از ترس روی گردانید.
و از آن اجتناب کنید
و نخواهید که در آغوشش کشید،
قدرت بیشتری به آن می بخشید
ترس یعنی ،مقاومت دربرابر خدا!
توهمی است که مارااز خدا جدا می سازد!
و کودکی ترس همان تردید است
وژوزف مورفی می گوید:
تردید اغلب همراهتان است ،اما آن را لعن نکنید
تردید بخشی از هویت انسان است
فقط ازطریق گذشتن از میان تردید است
که می توان به حقیقت رسید!
تردید و ترس دو لبه تیغ هستند که هستی آدم را به دو نیم میکنند!
پس بیایید برای رهایی از ترس و تردید به دامان نیلوفرین
و نرم و نازک خداوند پناه ببریم
روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که بهش یه درس بیاد موندی بده.
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
پیرهندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه . رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : " کاملا معمولی بود . "
پیرهندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب . "