... هیچ فکر کردید که چه می شد اگر ...
خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بدهد چون دیروز ما وقت نکردیم از او تشکر کنیم ؟
خدا فردا دیگر ما را هدایت نمی کرد ، چون امروز اطاعتش نکردیم ؟
امروز خدا با ما همراه نبود ؛ چون امروز نمی توانیم درکش بکنیم .
دیگر هرگز شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم ؛ چون وقتی خدا باران فرستاد بود ، گله کردیم ؟
خدا عشق و محبتش را از ما دریغ می کرد ؛ چون ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم ؟
خدا فردا کتاب مقدسش را از ما می گرفت ؛ چون امروز فرصت نکردیم که آن را بخوانیم ؟
خدا درخانه اش را می بست ؛ چون ما درقلبهای خود را بسته ایم ؟
امروز خدا به حرفهایمان گوش نمی داد ؛ چون دیروز به دستورش خوب عمل نکردیم ؟
خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت ؛ چون فراموشش کرده ایم ؟
بیاییم خود را به خدا نزدیکتر کنیم و بذر خدا شناسی را در قلبهای خود بکاریم
تن پاکش پر از گرمای تب بود
تمام روزها انگار شب بود
بدون لیلی اش در حال مردن
کمی آواره و مجنون لقب بود...